گر بگویم که مرا بیتو پریشانی نیست
رنگ رخسار خبر میدهد از سر ضمیر“
این روزها نماگرهای اقتصادی، سرختر شدهاند. آمار و ارقام از وخامت بیشتری خبر میدهد. قبل از نگاه به این آمار خوبست به ادعاها نگاهی کنیم. آخوند روحانی در سفری که در ماه اردیبهشت در شیراز داشت گفت:“دولت تدبیر و امید توانست هم تورم را مهار بکند و هم توانست رشد تولید را آغاز بکند و از رکود خارج شود ”. (تلویزیون رژیم نهم اردیبهشت 94). طی ماههای اخیر بارها روحانی ادعای مهار تورم و خروج از رکود کرده اما حتی در درون رژیم هم به سخره گرفته شده است. در مورد نرخ تورم، روزنامه حکومتی جهان صنعت روز 28اردیبهشت خبر داد که بر اساس گزارش صندوق بینالمللی پول ”ایران دارای بالاترین تورم در منطقه است
آنچه که بهطور واقعی مردم شاهدند افزایش نرخ کالاهای معیشتی مردم که عمدتاً هم بهصورت دولتی توزیع میشود، مثل سوخت و آب و برق و کرایه حمل و نقل و دارو و درمان، مواد غذایی و نان بالای 50- 60 درصد است.
یکی دیگر از عواملی که دروغ بودن دعاوی آخوند روحانی در مورد نرخ تورم را برملا میکند افزایش شدید نقدینگی است. در این مورد روزنامه حکومتی ابرار روز 30اردیبهشت بهنقل از بانک مرکزی از ”صعود نقدینگی به 782هزار میلیارد تومان“ خبر داد. این در حالی است که بر اساس آخرین آماری که جعفر قادری عضو کمیسیون اقتصادی مجلس ارتجاع در 29اردیبهشت سال 92 یعنی دو سال قبل داد: ”حجم نقدینگی در سال 84، 60هزار میلیارد تومان بوده که در سال 91 به 450هزار میلیارد تومان رسیده است“. (تلویزیون رژیم 29اردیبهشت 92)
پر واضح است که افزایش نزدیک به دو برابری نقدینگی ظرف دو سال، بیانگر آتش تورمی سوزانی است که با ترفندهایی که فوقا گفته شد در زیر آمارهای غیرواقعی پنهان شده، و فقر جانسوزی را که ناشی از افت شدید قدرت خرید مردم و کاهش ارزش پول ایران است موجب شده است.
از نرخ تورم ادعایی آخوند روحانی اگر به موضوع رکود بپردازیم خواهیم دید که وضع بسیار وخیمتر است. از جمله در مورد بازار بورس که یکی از شاخصهای فعالیتهای رونق اقتصادی است، روزنامه حکومتی کیهان روز 30اردیبهشت بهنقل از روزنامه حکومتی اعتماد در مورد افت شدید سهام بازار بورس مینویسد: ”این موضوع تنها مختص بازار سرمایه نبوده و تمامی بازارها از جمله ارز و مسکن نیز با کنترل و رکود همراه هستند ”.
کیهان در مطلب دیگری مینویسد: ”از آن زمان که روند کلی بورس نزولی شده، سهامداران خرد بازار زیانهای هنگفتی کردهاند... ارزش بازار اوراق بهادار که در پایان آذر ماه 1392 یعنی پس از توافق ژنو به رکورد 425هزار میلیارد تومان رسیده بود، هم اینک به حدود 284هزار میلیارد تومان کاهش یافته است. کاهش ارزش بازار در حالی رخ داده که کل دلارهای آزاد شده پس از توافق ژنو، حدوداً 10میلیارد دلار معادل 32هزار میلیارد تومان بوده است ”.
یکی دیگر از شاخصهای رکود تعطیلی واحدهای صنعتی است. روز 31اردیبهشت آخوند روحانی در تبریز مورد سؤال یک روزنامه حکومتی قرار گرفت که پرسید: ”تبریز تا چندی قبل چهارمین قطب صنعتی کشور بود و بخش اعظم صنایع مونتاژ و قطعهسازی را بهخصوص در خودروسازی بهعهده داشت، در طول 8سال گذشته و در دوران دولت قبل روند خصوصیسازی کارخانههای مادر در سطح استان کاملاً خودمانی بوده و بنا به اظهار مدیر کل صنایع استان تمام واگذریها به افراد غیر واجد شرایط بوده است و بر اثر این سیاست اکنون صنعت استان تعطیل و یا نیمهتعطیل میباشد و حدوداً 500 کارخانه و کارگاه تولیدی تعطیل شده است و باعث بیکاری و اعتصابات کارگری بهدلیل عدم دریافت حقوق شده است (تلویزیون شبکه خبر رژیم 31اردیبهشت 94)
یک نمود دیگر از وضعیت رکود در کشور افزایش شدید ورشکستگی در بازارها است که از جمله در افزایش آمار چکهای بازگشتی خود را نشان میدهد. روز 28اردیبهشت تلویزیون رژیم گفت: ”بنا بر اعلام بانک مرکزی در 9ماه اول سال 93 بیش از 49800میلیارد تومان چک برگشت خورد. که این رقم به نسبت مدت مشابه سال 92، 35 درصد رشد داشت. این آمار در حالی اعلام شده که 78 درصد زندانیان فقط بهدلیل بدهی مهریه، نفقه و صدور چک بیمحل در حبس هستند“. (تلویزیون رژیم شبکه یک 28اردیبهشت 94)
از دیگر شاخصهای مهم استمرار رکود افزایش نرخ بیکاری است. هماکنون آمارهای تا 10 میلیون بیکار نقل و نبات رسانههای رژیم شده است. روز 27اردیبهشت 94 کوروش پرند، معاون وزیر کار رژیم اعتراف کرد: هماکنون ۱۰ میلیون و ۲۰۰ هزار دانشجو و فارغالتحصیل در ایران وجود دارند که پنج میلیون و ۷۰۰ هزار نفر آنان ’غیرفعال هستند و هیچ نقشی در تولید و ارزش افزوده اقتصادی ندارند’. او افزود: علاوه بر این حدود چهار و نیم میلیون دانشجو نیز بهزودی از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند که روشن نیست بتوانند وارد بازار کار شوند“.
او همچنین اعلام کرد: ”بیکاری در میان زنان تحصیلکرده دو و نیم برابر مردان است و از هر سه زن تحصیل کرده یک زن بیکار است. پیش از این نیز سهیلا جلودارزاده، مشاور وزیر صنعت رژیم اعلام کرده بود بهرغم اینکه زنان ۶۴ درصد فارغالتحصیلان در سراسر ایران را تشکیل میدهند، اما تنها درصد ناچیزی از آنان مشغول کار میشوند“.
البته مشکل در نظام ولایتفقیه، در پایه نه روحانی است نه احمدینژاد و نه خاتمی و رفسنجانی، بلکه در نظام فاسد و چپاولگر ولایتفقیه است. روز 29اردیبهشت روزنامه حکومتی رسالت بهنقل از یک اقتصاد دان وابسته به رژیم به نام بهروز هادی زنوز نوشت' : تولید ناخالص داخلی سرانه کشور، در سال 90 به قیمت ثابت کمتر از سال 55 بوده است. این در حقیقت نشان میدهد عملکرد مجموعه نظام اقتصادی منفی است. به گزارش اقتصادنیوز، این استاد دانشگاه در ادامه به وضعیت بیکاری در اقتصاد ایران اشاره و تصریح کرد: بر اساس پیشبینیها د ر 10سال آتی حدود 15 میلیون نفر به خیل بیکاران اضافه خواهد شد که برنامهای برای آن نداریم“. (روزنامه حکومتی رسالت۲۹/۲/۹۴).
یک اقتصاد دان رژیم به نام حسین راغفر، که روند نابودی اقتصاد ایران را از زمان آخوند رفسنجانی به اینسو مورد بررسی قرارداده گفت: ”در دهه 1370 استقراض از بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول صورت میگیرد و منابع بزرگی وارد کشور میشود. در این دهه به اسم خصوصی و کوچک کردن دولت، عملاً اختصاصی سازی صورت میگیرد و منابع بخش عمومی به ثمن بخس به دوستان و آشنایان و رفقا در قدرت توزیع میشود. اینها از دلایل اصلی رشد نابرابری در کشور و فرسودهتر شدن شدید سرمایه اجتماعی است. در این دهه اعتماد مردم به سیاستهای بخش عمومی بهشدت مستهلک میشود. از اوایل دهه 1370 ما با آسیبهای اجتماعی جدی مواجه هستیم که تا کنون ادامه دارد، وی گفت: با وجود تغییر و تحولاتی که در دولتهای مختلف بعد از جنگ صورت گرفته در همه این دولتها صرفنظر از اینکه تفاوتهای فاحشی که داشتهاند، این سیاستها وجود داشته است“. (روزنامه حکومتی کیهان940231)
دو سال قبل ولیفقیه ارتجاع در آستانه انتخابات قلابی ریاستجمهوری ارتجاع گفت:
”به قدری در زمینه کارهایی که بعد عرض خواهم کرد چه کارهای زیر بنایی در کشور پیشرفت در سال 91 وجود دارد که در مقایسه با سالهای قبل هم سال 91 یک سال برجستهایست. کارهای زیربنایی انبوه، در زمینه راه در زمینه انرژی، در زمینه کشف منابع جدید نفت، کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینه ایجاد و توسعه نیروگاه، پالایشگاه و دهها پروژه صنعتی بزرگ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آینده کشور است“. (تلویزیون رژیم -خامنهای روز اول سال 92)
حالا حتی در درون رژیم هم دچار این سؤال میشوند که مشکل در کجاست؟ با سرهمبندی و تبلیغات، اقتصاد درمان نمیشود. درد یکیاست و درمان یکی. آری ولایتفقیه یعنی این! خلقی را به زیر خط فقر بردن، صدها میلیارد دلار از داراییهای مردم را غارت کردن و سوق دادن سرمایههای مردم برای گسترش قدرت پوشالی در منطقه!
البته این یک روی سکه است و روی دیگر سکه ایستادگی اقشار مختلف جامعه تحت ستم ایران است که طی ماههای اخیر درخیزشهای سراسری کارگران و معلمان و... خود را نشان داد و وحشت رژیم را در پی داشت. خیزشهایی که در شعاری خود این پیام را دادند که دیگر دوران دجالیت و فریب گذشته است و مردم ایران میدانند که تنها راه احقاق حقوقشان و درمان جامعه فقر زده ایران، زدودن رژیم منحوس و ضدمردمی آخوندی است. امر مهمی که مقصود تمامی مردم و مقاومت مردم ایران است.


Unknown

Posted in:
0 comments:
Post a Comment
از كامنت و نظرشما ممنون هستم