وهر قفس مرگی را به جوجه نشسته است
با کدامین دهان میخوانیم؟
وقتی که حنجره ها
زخمی فریادهای تاریخ اند
با کدامین اراده میجنگیم؟
وقتی که سنگرهای ادعا تسخیر میشوند
ومردابهای سکون
لاشهی مردارها را فرو میبلعند
ما کیستیم؟
ما کیستیم؟ که اینگونه سر بلند
در آستانهی خورشید خاک میشویم
و سرود آزادی میخوانیم
ما کیستیم؟ که شب را
یارای هماوردی با ما نیست
وقتی که با شرارههای ایثار
به پیشواز سپیده میرویم
ما کیستیم؟ جز صخرههای پر صلابت ایمان
استاده در برابر توفان
ما بیشمارانیم با پرچمی به دست
تکثیر میشویم
و آن پرندهی غمگین را
آزادی را
در آسمان آبی ایران پرواز میدهیم
ما میتوانیم
اینک برآنیم...
طلوع ـ الف. ف


Unknown

Posted in:
0 comments:
Post a Comment
از كامنت و نظرشما ممنون هستم