اينروزا تو لابلاي خبراي داغ اتمي، جنگ باندي هم خيلي بالا گرفته و دست همديگه
رو تو دزدي و غارت اين مملكت رو ميكنن.... تو لابلاي همين خبراي دزدي به يك خبرحيرت انگيزي برخوردم كه يك دکل نفتی 87 میلیون دلاری، با فرودگاه و رستوران و50 نفر خدمه گم شده !!! ديگه همه جور اختلاس و دزدي ميلياردي ديده بوديم اين يكي ديگه خيلي جديد و تر و تميز بود
روزنامه اعتماد وابسته به باند رفسنجانی روحانی مینویسد: ”تا حالا دو وزیر نفت درباره دکل حفاری صحبت کردهاند. یکی وزیر فعلی، زنگنه که تأیید کرده است از سرنوشت دکلی که خریداری شده بود اطلاعی در دست نیست و دیگری رستم قاسمی، وزیر سابق که میگوید مشکلات احتمالی در عملکرد شرکتهای پیمانکاری در وارد کردن دکل حفاری، ارتباطی با وزارت نفت نداشته و خود این شرکتها مسئول هستند
علی مروی رئیس کمیسیون انرژی مجلس رژیم گفته است: ”بعد از مطرح شدن موضوع دکل در سال گذشته شروع به پیگیری این موضوع کردیم و از شرکت تأسیسات دریایی تأیید این موضوع را گرفتیم. در بررسیها متوجه شدیم که هیچ آثار و نشانهای از دکل و قراردادهای مربوط به آن وجود ندارد. پولی را برای خرید و تحویل گرفتن این دکل دادهاند و به ازای آن چیزی دریافت نکردهاند
سپاه پاسداران و شرکتهای وابسته به آن در این ماجرا دخیلند. اگر چه وزیر نفت رژیم که خودش وابسته به آن است، آن را حاشا میکند
جالب اینجا است که پاسدار قاسمی هم فرار به جلو هم میکند در روزنامه اعتماد مي نويسد:”طرح این مسأله به این شکل بسیار جای تعجب دارد، چرا که مگر دکل حفاری خودکار است که گم شود. دکل حفاری دریایی حداقل ٥٠ نفر خدمه دارد و جابهجایی آن تشریفات خاص و ویژهای دارد و گم شدن یک دکل معنایی ندارد
ملاحظه میشود که چگونه 78 میلیون دلار پول بیزبان ملت ایران در یک چشم به هم زدن ملاخور و پاسدارخور میشود، و پس از سالیان در این نظام آب از آب هم تکان نمیخورد
از آنجایی که دزدیها و فسادهای چندین میلیارد دلاری در نظام ولایت به وفور صورت گرفته و میگیرد، شاید ابعاد این دزدی نسبت به سایر موارد کوچک جلوه کند. اما چگونگی این دزدی و اعتراف و انکارهایی که برای گم کردن رد دزد اصلی (سپاه پاسداران رژیم) صورت میگیرد، بیانگر مافیای تودرتوی چپاول، فساد و دزدی در این نظام است. دکل حفاری با آن عظمتی که پاسدار قاسمی وزیر سابق نفت رژیم به آن اشاره کرد، به یکباره به سوزنی تبدیل شده و گم میشود
ولي در مقابل، قربانيان همين نظام فاسد و چپاولگر كه به دليل فقر وفشارهاي زندگي دست به دزدي هاي خرده پا تنها براي رفع گرسنگي مي زنند با قطع دست و احكام زندان و اعدام روبه رو هستند . اما در مورد پروندههای نجومی حرف زدن حتی توسط باندهای نظام هم ممنوع است و چطور است که گفتن در مورد آن پروندههای نجومی چیزی را عوض نمیکند اما قطع دست جوانان به جرم دزدیهای خردهپا چیزی را عوض میکند
کنار هم گذاشتن چنین تناقض بزرگی این سؤال را در ذهن هر شنوندهای ایجاد میکند که بالاخره افزایش موج سرکوب و جنایتهای فزاینده بهرغم محکومیتهای بینالمللی بهخصوص در مورد شکنجه و اعدامهای دیوانه وار چه دردی را از رژیم دوا میکند ؟؟؟؟؟که با پذیرش امواج محکومیت و همه پیامدهایش یک لحظه از آن کوتاه نمیآید


Unknown

0 comments:
Post a Comment
از كامنت و نظرشما ممنون هستم