چه بايد كرد؟ فريادي از ژوئن 1980

35سال پيش مسعود رجوي درسخنراني خود درورزشگاه امجديه تهران دردفاع از آزاديهاي بنيادين مردم ايران فرياددادخواهي خودرادرفضاي ملتهب آنروزتهران به آسمان بلند كرد 300000 شركت كننده دراين ميتينگ

تاريخي باطنين فريادهاي خود آنراپيوسته تاييد كردند واين درحالي بودكه هنوزدرايران آزاديهاي نيم بندي وجوداشت وهنوز خميني نتوانسته بود كه خط  سركوب مطلق آزاديها وگروههاي سياسي بويژه مجاهدين راتمام وكمال پياده كند اما همين ميتيگ كه با اجازه وزارت كشوروكاملا قانوني برگزارشده بود با حملات دسته هاي چماقدارمعروف به حزب الله ويگانهاي پاسداران مواجه گرديد كه قصد بهم زدن آنراداشتند ولي مقاومت جانانه مجاهدين مانع آنها گرديد وميتينگ كه عملا آخرين آن براي مجاهدين بود درميان آتش ودود برگزارگرديد والبته بهاي آن طبق معمول خون گرم مدافعين ازحرمت آزاديها بودكه به جان باختن مصطفي ذاكري ومجروح شدن صدوپنجاه مجاهد ديگر كه با زنجير انساني مانع از ورود چماقداران به استاديوم شدندگرديد ....دراين سخنراني مسعودرجوي تاكيدكردكه مجاهدين  سرمويي ازحقوق قانوني خود كوتاه نخواهندآمد ...آزادي رابه قيمت خون بدست آورده وتا پاي جان آنراازدست نخواهند داد .... رجوي تاكيدكردكه آزادي ضرورت دوام انسان درمقام انساني است وگرنه به جهان حيواني نزول خواهدكرد...رجوي هشدارداد كه وقتي كه چماقداري موثرنباشد راه برتروروتروريسم باز خواهد شد و.....واين همان داستاني بود كه از 20 ژوئن 81 با به گلوله بستن تظاهرات مسالمت آميز نيم ميليوني مردم تهران به وقوع پيوست ودوره ترورووحشت آخوندها وسركوب تمام عيارهرگونه حركت سياسي وحتي صنفي مردم آغاز شد اما رژيم كه سوداي خلافت برتمامي كشورهاي اسلامي رادرسرميپروراند به موازات سركوب مردم ايران به تلاش براي نفوذهرچه بيشتردركشورها ي مسلمان اقدام كرد هدف مقدم اوالبته عراق بودوتحريكات جنگ افروزانه اش از مدتي قبل منجربه حمله نيروهاي عراقي وشروع جنگي خانمانسوزشد كه خميني آنرا ” نعمت اللهي ”  ميخواند ،شعارمتقابل مقاومت ايران صلح وآزادي بود وكمپين گسترده مقاومت درسطح جهاني به حمايت 5000 شخصيت سياسي ومقام دولتي وپارلمانترانجاميد واز طرفي ارائه طرح صلح اين مقاومت با استقبال دولت عراق مواجه گرديد به موازات اين اقدامات ضربات رزمندگان آزادي به ماشين جنگي رژيم درنهايت منجربه پذيرش آتش بس توسط رژيم گرديد  خميني قبول آتش بس را سركشيد ن جام زهرناميد ولي سوداي خلافت اسلامي اورابه دنبال تهيه بمب اتم كشاند ولي باز اين مقاومت درسربزنگاه وبه افشاي رژيم پرداخت وجهان را از تهديد اتمي رژيم آگاه كرد ورژيم رابه چالشي هدايت كرد كه حالا با آن دست به گريبان است ،اما همين مقاومت درسال 93 با چاپ كتابي ”بنياد گرايي اسلامي ” راتهديد جديد جهاني ناميد كه البته اين موضوع به دليل سياست مماشات شنيده نشد ،بارديگر مريم رجوي درسال 2003 گفت كه خطربنيادگرايي رژيم صدبااز اتمي كه همين مقاومت نخستين افشاگرش بوده بالاتراست ... اما همان سياست هاي مماشات گرانه اين راناديده گرفتند ولي حالاجهان به چشم ميبيند كه حرفهاي اين مقاومت ازروزاول تمامادرست بوده وآقاي اوبامابا تاخيرولي  به درستي رژيم ايران را نخستين عامل بي ثباتي درمنطقه خاورميانه عنوان ميكند  ، حالاعربستان وكشورهاي شوراي همكاري خليج فارس چاره رادرطوفان قاطعيت ميبينند ونه تنها مردم يمن بلكه مردم سوريه وعراق هم همين راچاره كارخود ميدانند ،آري چاره كاردرخلع يد ازرژيم آخوندها درمنطقه بويژه درعراق وسپس سرنگوني آن بدست مردم ومقاومت ايران است ،واين همان تداوم فريادهاي” چه بايدكرد” ژوئن 1980درامجديه تهران است كه بارديگرودراوجي ديگر واينبا رنه درابتداي راه بلكه به گواهي همه شواهد سياسي ،منطقه اي ،بين المللي وداخلي ،درانتهاي مسيررژيم  با شكل گيري جبهه گسترده جهاني وصفي ازآزاديخواهان درگردهمايي عظيم 13 ژوئن 2015درپاريس طنيني عالمگيرخواهد داشت ونقشه مسير رهايي مردم ايران ،منطقه وجهان را ازشرام القراي بنياد گرايي وتروريسم راترسيم خواهد كرد.
م – پ

Posted in: مسعود رجوي، امجديه، تهران، آزادي،